از طرف دیگه، میدونم که کارها و منشهایی که استالمن در محیطهای کوچیکتر اطراف خودش انجام میده (اگر مدعیها راست بگن، که من دلیلی نمیبینم که دروغ بگن) واقعاً زشت و بده.
[واضحه که دلیل اولیهٔ رفتن استالمن از بنیاد نرمافزارهای آزاد، اون ایمیل نبود، بلکه فقط بهانه بود. دلیل واقعی، همون طور که در نامهها و اعتراضهای بعدی هم گفته شد، رفتارهای پیوسته نامناسب استالمن در محیطهای شخصی و کاریه، چیزی که فقط اگه به طور فیزیکی نزدیکش باشی شاید متوجه بشی.]
و از دو جنبه میشه این قضیه رو بررسی کرد، که ممکنه کاملاً نتیجهگیری رو عوض کنه: در مقیاسهای بزرگ و به طور محلی.
یکم: تأثیری که بودن یا رفتن استالمن روی جنبش نرمافزارهای آزاد در مقیاس بزرگ و جهانی میگذاره؛ مثلاً روی من، که از رفتارهای شخصی ایشون کوچکترین خبری ندارم و فقط از هزاران کیلومتر دورتر، مقالههاش رو میخونم و ویدیوی سخنرانیهاش رو میبینم. به نظر من استالمن یک سخنران و نویسندهٔ فوقالعاده است. روشنی در فکر، و دقت و شیوایی کلامش به نظر من کمیابه.
و دوم: تأثیر بودن یا رفتنش روی دهها (صدها؟) نفری که رفتارهاش رو از نزدیک میبینن. اون برنامهنویس جوان و خانمی که به قدری از رفتار استالمن با خودش آزرده میشه که (به ناحق، ولی قابل درک) به خاطر این تجربه، عطای هر گونه آزادی نرمافزار رو به لقاش میبخشه و شیرجه میزنه به آغوش مثلاً مایکروسافتی که مشاورها یا نمایندگیهای فروشش دستکم باهاش با احترام برخورد میکنند.
@masoud
برای اون یارو کارمند MIT نوشته بودن assault و استالمن نوشته بود که کار اون assault نیست و هرچند یارو پدوفیله و متجاوزگره و باید زندانی بشه ولی کارش assault نبوده. حالا ملّت شاکی شدن. به نظرت حق با کیه؟
@ar @masoud
استالمن در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳ در وبلاگ خودش نوشت که به اعتقادش تنفروشی، رابطه جنسی با جسد، رابطه جنسی با حیوانات، داشتن پورن کودکان و حتی خود رابطه جنسی با محارم و کودکان تا وقتی که با اجبار نباشد باید قانونی باشد. البته یک سری شرایط هم ذکر کرد (مثلاً نیاز به داشتن مجوز از وراث برای داشتن سکس با جسد یا استفاده از تجهیزات ضد بارداری در سکس با محارم).
برای مطالعه بیشتر در وبلاگ ایشان:
https://stallman.org/archives/2003-may-aug.html
@ar @masoud
تا قبل از ماجرای Jeffry Epstein و Mavin Minskey، خیلیها میگفتند که این حرفها به شکل شوخی بوده و افراد باید آزادی بیان برای گفتن چنین چیزهایی داشته باشند. ولی پس از ماجرای شکایت رسمی خانم ویرجینیا گیوفره، در مکاتبات داخلی MIT نوشت:
“the most plausible scenario” was that Minsky had been unaware the woman was being coerced and she would have “presented herself to him as entirely willing.”
در آن زمان خانم گیوفره ۱۷ سال و چند ماه و آقای مینسکی ۷۴ سال داشتند.
@AliMirjamali
بله. بعداً هم نوشتن و گفتن که بعد از خوندن مقالات و شنیدن حرفهای روانشناسان و فهمیدن اثرات مخرب رابطه با کودکان معتقده رابطه با کودکان به هیچ وجه نباید ممکن باشد. و البته بحث درباره سن قانونی اجازه برای رابطه بحث بدی نیست. همین الآن سن قانونی در بریتانیا ۱۶ ساله.
درباره اپستین هم صحبت درباره assault بوده. استالمن بارها اپستین رو serial rapist خونده و گفته باید زندانی و مجازات بشه.
لطفاً یه طرف داستان رو نبینین فقط.
@masoud
@AliMirjamali
و البته کودک کلمه مناسبی نیست. نوجوان کلمه مناسبیه. آقای استالمن همیشه مخالف رابطه با کودکان به هر شکلی بوده. نظرشون فقط درباره نوجوانان بوده اونم نه هر سنی بلکه صرفاً سنی کمتر از ۱۸ سال. مثلاً ۱۶. همینطور هم گفتن که باید قانونی دربارهش بیان بشه و تا وقتی غیرقانونیه نباید انجام بشه و متخلفینش باید مجازات بشن.
@masoud
@AliMirjamali
چرا. من کاملاً باهاش مخالفم. به عقیده من چندشآوره ولی اینکه یه نفر یک عقیده سیاسی/اجتماعی داده درباره موضوعی که من نمیپسندم فقط میتونه دلیل بشه که من عقیده خودم رو بیان کنم و مخالفت کنم.
@masoud
@AliMirjamali @ar @masoud
البته داری برعکس میگی. در خصوص لزوم به قانونی شدنش ننوشته. در مورد عدم لزوم غیرقانونی بودنشون نوشته و فارغ از نظر شخصی من در این موارد، این جسارت در تفکر، چیزیه که ما بهش نیاز داریم. همرنگ جماعت شدن، خیلی آسون و شیکه. ولی ما نیاز به تز بین بردن آزادی تفکر و بیان نداریم. چیزی که نیاز داریم، بودن بلندگویی برای اندیشههای متفاوت و داشتن محفلی برای مباحثهٔ منطقی بین موافقان و مخالفانشه. برعکس این لاتبازی و عربدهکشیهای مجازی که الآن شاهدشیم ومصداق تروره
@danialbehzadi @ar @masoud
بنده هنوز هیچ بیانیه یا نامهای در این خصوص را امضاء نکردهام. ولی همانطور هم که قبلاً در تلگرام (حالا ماتریس) خدمت شما عرض کردم، بیشتر به برد FSF اعتراض وارد است که چرا قبل از شروع LibrePlanet این تصمیم را اعلام نکردند. باید سخنرانان و اسپانسرها از چنین تصمیم مهمی مطلع میبودند.
@AliMirjamali @ar @masoud
احتمالاً قرار بوده سورپرایز مراسم باشه 😂
@masoud
فقط به نظرم دو تا مساله وجود داره. یکی اینکه آیا ادعاها درباره استالمن درسته و آیا تا این حد مهمه، و دیگری اینکه بر فرض درستی، آیا این شیوه مواجهه، شیوه درستیه یا نه.
عریضه حمایت از استالمن بحثش همینه که این روش، روش درستی نیست.
و مثال خوب تناقض موجود در بیانیه بنیاد نرم افزار آزاد اروپاست که حرف از تنوع میزنه؛ تنوعی که استالمن و هیات مدیره بنیاد نرمافزار آازد در اون جایی ندارن.
@masoud واقعا خوشحالم که می بینم با داستان داری منطقی برخورد میکنی. متاسفانه خیلی ها کاسه داغ تر از آش می شن و بدونه دونستن حقیقت فقط از روی چیزایی که خوندن صحبت می کنن و حتی ربطش می دن به آدم هایی که اصلا به این داستان ربطی ندارن. مثل لینوس. نکته مهم اینه که هر اجتماعی یه کد رفتاری داره و بالا تر از اون قانون کشوری هست. اگر کسی قانونی رو زیر پا گذاشته باید بعد از اثبات باهاش در چهارچوب قانون و کد رفتاری برخورد شه. اما مشکل اینجاست که خیلی ها می خوان از این شرایط استفاده ببرن خیلی ها ...
@masoud از روی احساسات شخصی تصمیم می گیرن و خیلی ها هم هر چی می خونن باور می کنن. اما حقیقت اینه که ما ها حقیقت رو نمی دونیم و اونایی هم که ناراضی هستند باید در چهار چوب قانون برخوردکنن. اینکه بخاطر اینکه از نظرات یکی یا رفتارش خوشت نمیاد بخوای ازش استفاء بده اونم از سازمانی که تو هیچ ربطی بهش نداری منطقی نیست.
اینا به نظر من این حرکات می تونه به شدت به آینده نرم افزار های آزاد صدمه بزنه. در آخر هم بگم که من از کسی دفاع نمی کنم
البته یک مسئله هم هست. حتی اگه رفتارهای ایشون در محیطهای کوچکتر غیرقانونی هم نباشه، همهٔ مشکل حل نمیشه. معمولاً از رهبری سازمانها و جمعیتها انتظار بیشتری از صرف رعایت قانون میره، و استانداردی که باهاش یک رهبر رو میسنجن، سختگیرانهتر از انتظاری هست که از یک شخص عادی یا حتی عضو عادی همون سازمان دارن. همین، موضوع رو حتی پیچیدهتر میکنه...
از یک طرف، کاری که استالمن از سال ۱۹۸۳ شروع کرده و هنوز هم داره میکنه، واقعاً بینظیره. به عقیدهٔ من از اون کارهایی نیست که اگه استالمن نمیکرد، لزوماً شخص دیگهای پیدا میشد و انجامش میداد. از این نظر، استالمن به نظر من هیچ چیز کمتر از یک قهرمان در دنیای امروز ما نیست.