ساعت ۳ شب وسط یکی از اپیزودهای بیدارشدن و جیغزدنهای فسقل مربوطه که فقط مامانش رو میخواست (با این مامانش سه شبه که نتونسته بخوابه)، مامان مربوطه بهم گفت که با گوشیاش پیغام بدم و قرار مهم امروز صبحش رو لغو کنم (جریمهٔ لغو قرار: ۱۰۰ یوروی ناقابل).
پیغام دادم. حالا مامان مربوطه خوابیده، ولی دقایقی پیش نوتیفیکیشنی تو گوشیاش دیدم که یارو به پیغام لغو جواب داده و گفته: «ما اصلاً برای امروز قراری نگذاشته بودیم!»
یه حس «ای وای ولی آخ جون» عجیبی شده!