معاینهٔ فنی سالانهٔ ماشین امروز به جای شیش ساعت سه ساعت طول کشید. همین الان زنگ زد که بیا پایین ماشینو تحویل بگیر. (تو طبقهٔ بالای ساختمونش یه کافه داره که من توش نشسته بودم.) و من الان نمیدونم چی میشه باید تا آخر روز توی نمایندگی بشینم و «هوم»-آفیسام رو کامل کنم، یا تعطیل کنم و برم خونه، یا برم شرکت انگار که روز عادیه و من یه کم دیرتر رسیدم؟
این قدر برای بدترین حالت خودمو آماده کرده بودم که یه اتفاق خوب هم که میافته برام غیرمنتظره است و هول میکنم!
ولی انصافاً مقداری که همین امروز تا ظهر دور از هیاهوی جلسهها و تماس همکارها کد مفید زدم، چند هفته بود که نزده بودم.